آخرین شب من و دخترم
دخترکم، دلم بیش از حد گرفته. دوست ندارم برات لفظ قلم حرف بزنم فقط میخوام بهت بگم منو ببخش. به خاطر تمام لحظه هایی که درونم بودی و من فراموشت میکردم. به خاطر تمام حرفایی که بهت نزدم و قربون صدقه هایی که برات نرفتم. بخاطر روزایی که ازت مراقبت نکردم. به خاطر تمام چیزایی که برات کسر گذاشتم منو ببخش. تو فقط یکبار به دنیا میای و من انگار هزار بار تو رو باردار بودم. تا اینجا مادر خوبی نبودم اما امیدوارم خداوند این قدرت و این توفیق رو بده که برات مادر خوبی باشم. تو خودت بهتر از هر کسی من رو خواهی شناخت و یه روز بهت خواهم گفت و میفهمی که منظورم چی بوده. امشب آخرین شبیه که با استرس وجود نازنینت به پهلو میخوابم. بدون که مامانت خیلی دوست داره و این روز...